نوروز ۱۴۰۳ را به شما رفقای مبارز راه آزادی و سوسیالیسم ، به کارگران و زحمتکشان ، به زنان شجاع و مبارز و به همه تودههای تحت ستم ایران شادباش میگوییم.
رفقای گرامی ، ما سال نو را بر بستری از سالهای گذشته و در شرایطی آغاز مینماییم که باوجود حکومت سرمایهداری مذهبی جمهوری اسلامی ، هیچ چشمانداز مثبتی از پایان بحران تشدید شونده و فقر و فلاکت ناشی از آن در تصور نیست، بلکه پیشبینی روز گاری با فلاکت بیشتر را چشمانتظار میکشیم .
گذشتهای از تعرض همهجانبه حکومت سرمایهداری مذهبی جمهوری اسلامی بر زندگی مردم ، تا مقابله و تعرضات قهرمانانه بخشهای مختلف جامعه و بخصوص طبقه کارگر در مقابل این نظم کهنه و فرتوت با وجوه گوناگون و در همهسالها و بهویژه سالهای اخیر در جریان بوده و هست .
اگرچه بحران همزاد نظام سرمایهداری است، اما این بحران در نظام تحت حاکمیت جمهوری اسلامی از ویژگیهای منحصربهفردی برخوردار است که به آن شدت و عمق بیشتر بخشیده و میبخشد .
جمهوری اسلامی از آغاز بر سنتها وبر توهم ساخته و پرداخت درگذشته و بخصوص در آخرین مراحل سلطه سلطنت بر ذهن و ضمیر تودهها بنا گردید ، توهمی از نقش مذهب و کارگزاران آن بر زندگی توده ستم دیده کارگران و زحمتکشان، اگرچه بحران ، ذاتی نظام سرمایهداری است ، اما در ایران تحت حاکمیت سرمایهداری مذهبی ، بحرانها با شدت وحدت بیشتر از دیگر کشورها بهویژه کشورهای مترو پل به دوقطبی شدن جامعه منجر میشود. نقش مخرب مذهب که همواره به نفع استثمارگران در تحمیق توده و چپاولگری سرمایهداران حاکم عمل نموده ، اکنون خود به عامل تشدیدکننده بحران و تعمیق هر چه بیشتر بحرانها تبدیل گردیده است که خود دوقطبی فقر و فلاکت از یکسو و انباشت هرچه بیشتر ثروت از سویی دیگر را باعث گردیده است . تودههای تحت ستم در حکومت اسلامی ، نهتنها از فقر و فلاکت ناشی از استثمار سرمایهداری نئولیبرال در رنج اند، بلکه از ستم و سرکوب معنوی و از سلطه قوانین مذهبی ماقبل قرونوسطا نیز هزار بار بیش از هر حکومت سرمایهداری مثلاً در کشورهای پیشرفته در علوم و فنون ، رنج مضاعف میبرند .
اکنون این توهم در میان تودهها تا حدود بسیار زیادی رنگباخته و فروریخته و خود به عامل تشدید نفرت از نظام منحط کنونی تبدیل گردیده است . بخش دیگر تشدید بحران در حکومت سرمایهداری اسلامی وسایل ارتباطجمعی نوین است که در دسترس عموم ستمدیدگان قرارگرفته است که به تضادهای موجود و بهویژه تضاد بین زیربنا و روبنای موجود دامن زده و به آن عمق و شدت میبخشد. با تمام اینها این وضعیت هم فرصت وهم تهدیدهای خاص خود را به وجود میآورد . تهدید از انتخاب بین بد و بدتر که ما ستمدیدگان در آن ید طولایی داریم . بین انتخاب یک حکومت سکولار و جدا از مذهب سرمایهداری که چیزی جز تداوم وضعیت کنونی ( تداوم حاکمیت نئولیبرالیسم ) برای کارگران و زحمتکشان نیست ، و حکومت سرمایهداری مذهبی فعلی انتخابی بین بد و بدتر خواهد بود . انتخاب بد به گستردهترین شکل ممکن از جانب پروپاگاند نظم سرمایهداری جهانی و داخلی وهم سوسیال رفرمیسم بهاصطلاح دمکراسی خواه تبلیغ میشود و فرصت از این جهت که این بحران وتشدید تضادها اگر شرایط مهیا باشد باید به اتحاد طبقاتی کارگران با همراهی دیگر زحمتکشان درجهت ایجاد تشکیلات مستقل برای نفی بنیادی وضعیت کنونی منجر شود .
رژیم جمهوری اسلامی نشان داده است که به هیچ وجه قادر به کنترل وتخفیف تضادها و بحرانهای تشدید شونده که به آن مبتلاست نیست ، فقر وفلاکت در ابعادی وسیع کارگران وزحتکشان رادر چنبره خود گرفتار کرده وهر روز وسعت وعمقی بی سابقه می یابد ، شرایط عینی انقلاب هر روز بیش از پیش فراهم شده است، در این شرایط اتحاد طبقه کارگر و فعالین این طبقه در مبارزات جاری ضرورت تام و تمام مییابد. اینکه آیا طبقه کارگر میتواند در رأس تودههای تحت ستم قرار گیرد تا به یک حکومت شورایی تحقق بخشد ، امری است که به اتحاد طبقه کارگر و پراتیک انقلابی فعالین رادیکال و کمونیست بستگی خواهد داشت .
باید متحد شویم و برای اینکه متحد شویم ، باید به تلاش و کوششی افزونتر از همیشه دست بزنیم ، تبلیغ و ترویج را جدی بگیریم ، به ایجاد هستههای مخفی و نیمه مخفی و به ایجاد بستر لازم جهت تشکیل کمیتههای اعتصاب و حزب رزمنده طبقه کارگر بپردازیم ، شبکههای مجازی را دستکم نگیریم و به گسترش خط انقلابی در آنها بپردازیم ، نقش زنان را بسیار جدی بگیریم و به ایجاد تشکلهای مستقل آنان یاری رسانده و از تشکلهای موجود رادیکال آنان حمایت نماییم ، نقش امپریالیستها و بخصوص امپریالیسم آمریکا دربند و بست پشت پرده با جمهوری اسلامی و برای حفظ آن را افشا نماییم .
با هر تحلیلی نقش طبقه کارگر و زحمتکشان اهمیتی بیش از گذشته مییابد ، زیرا تضادهای اجتماعی و طبقاتی هرروز ابعاد وسیعتری یافته و به تشدید بحرانها میافزاید. طبقه کارگر باید بتواند توطئههای بورژوازی داخلی و امپریالیسم جهانی را خنثی و شایستگی خود را در رهبری انقلاب به اثبات برساند . سرنگونی انقلابی حکومت سرمایهداران و چپاولگران گام اساسی است که باید با هژمونی و رهبری طبقه کارگر تحقق یابد ، نباید یکبار دیگر این موقعیت تاریخی توسط کارگران و زحمتکشان از دسترس خارج شود .
بسیار باید هوشیار بود که تودههای ستمدیده یکبار دیگر به ابزار قدرت گیری سرمایهداران چپاولگران تبدیل نشوند .
سرنگون باد حکومت سرمایهداری جمهوری اسلامی ،
برقرار باد حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان
زندهباد آزادی، زندهباد سوسیالیسم
کار، نان ، آزادی ، حکومت شورایی
دوم فروردین ۱۴۰۳
جمعی از هواداران ودوستداران شما رفقای سازمان فدائيان(اقليت) در داخل کشور
نظرات شما