حماسه‌آفرینی جنبش دانشجوئی از ۲۷ شهریور تا ۱۶ آذر

۱۶ آذر دیگری درراه است، متمایز از تمام ۱۶ آذرهای پیشین، حتی آذرماه سال ۹۸ که دانشجویان دانشگاه‌ها با رادیکال‌ترین شعارها، ظاهر شدند.

امسال ۱۶ آذر در حالی فرارسیده است که امواج بزرگ جنبش توده‌ای سراسر ایران را فراگرفته و جنبش دانشجوئی در این مبارزات نقشی پیشگام را بر عهده گرفته است. ده‌ها هزار دانشجو در طول یازده هفته گذشته پیوسته یا متناوب در حال نبرد با رژیم دیکتاتوری و ستمگر حاکم بر ایران بوده‌اند. دانشجویان در متجاوز از ۱۵۰ دانشگاه به اعتصاب، تجمع و تظاهرات روی آورده‌اند.

اعتصابات دانشجوئی اخیر از ۲۷ شهریورماه آغاز شد. دانشگاه تهران که همواره در طول تاریخ جنبش دانشجوئی ایران نقشی برجسته و پیشگام داشته است، در جنبش اخیر نیز نخستین دانشگاهی بود که پرچم اعتراض به قتل مهسا امینی را بلند کرد. یک روز پس از مراسم خاک‌سپاری مهسا در سقز، دانشجویان هنرهای زیبای دانشگاه تهران  با تعطیل کلاس‌ها، تجمع و تظاهرات برپا کردند و دانشجویان دانشکده‌های دیگر را به اعتصاب و تظاهرات فراخواندند. روی شعارنوشته‌هایی که دانشجویان با خود حمل می‌کردند، نوشته شده بود: “ژینا نمردی / نامت رمز می‌شود”. به‌رغم موانع و سرکوبگری‌های حراست و بسیج، این تظاهرات ادامه یافت. دانشجویان، شعارهای “زن، زندگی آزادی” “از کردستان تا تهران / خونین تمام ایران” سر دادند  و سرود “همراه شو عزیز، همراه شو عزیز- تنها نمان به درد، کاین درد مشترک هرگز جداجدا، درمان نمی‌شود.” را خواندند. در پی  آن  اعتراض، اعتصاب و تظاهرات به‌سرعت مهم‌ترین دانشگاه‌های کشور را فراگرفت. با گسترش اعتراضات به دیگر دانشگاه‌ها، شعارها نیز رادیکال‌تر شد.

شعار “مرگ بر دیکتاتور”، “می‌کشم می‌کشم / هر آنکه خواهرم کشت”” ما همه مهسا هستیم/ بجنگ تا بجنگیم” ” از سقز تا تهران/ مرگ بر ظالمان”،”از کردستان تا تهران/ خونین تمام ایران”، “لحظه‌به‌لحظه گویم/ زیر شکنجه گویم/ یا مرگ یا آزادی”،” فقر و فساد و بیداد/ مرگ براین استبداد” از شعارهای دانشجویان سراسر کشور بود. اما در شرایطی که جنبش دانشجوئی اعتلا می‌یافت و تظاهرات توده‌ای در بسیاری از شهرها برپاشده بود، دانشجویان برای مقابله با یاوه‌سرائی جریانات مرتجع و بلندگوهای تبلیغاتی آن‌ها که در تلاش برای بدیل سازی بودند،  شعار “مرگ بر ستمگر/ چه شاه باشه چه رهبر” را نیز به میان کشیدند که به‌زودی تبدیل به شعاری عمومی در تظاهرات و نبردهای خیابانی شد.

گسترش مبارزات دانشجوئی، محرکی برای آمدن توده‌های مردم سراسر ایران، به‌ویژه زنان، جوانان و دانش‌آموزان به خیابان‌ها، همراه با به آتش کشیدن روسری‌ها، نمادهای رژیم، پاره کردن و لگدمال عکس‌های خمینی و خامنه‌ای و به زیر کشیدن آن‌ها از کلاس‌های درس مدارس بود. در تظاهرات توده‌ای و نبردهای خیابانی، در بسیاری از شهرهای ایران، زنان نقش برجسته‌ای در برپائی، تداوم و رهبری تظاهرات را بر عهده گرفتند.

جمهوری اسلامی  هنوز بر این پندار بود که با سرکوب، دستگیری، اخراج  و تعطیل دانشگاه‌ها می‌تواند این موج جدید جنبش دانشجوئی را مهار کند. ازاین‌رو، سرکوب گسترده دانشجویان را از ۳۰ شهریورماه با حمله بسیجیان و دیگر واحدهای  سرکوب و امنیتی به دانشجویان دانشگاه تهران و کوی دانشگاه آغاز کرد.هم‌زمان حمله به تعداد دیگری از دانشگاه‌ها را سازمان داد. ده‌ها دانشجو مصدوم و گروهی بازداشت شدند. بااین‌وجود مبارزات دانشجویان بی وقفه ادامه یافت. هنگامی که رژیم دریافت، سرکوب کارساز نیست، تصمیم به تعطیلی دوهفته‌ای دانشگاه‌های تهران و برخی دانشگاه‌های دیگر و غیرحضوری و مجازی شدن کلاس‌های درس گرفت تا از تجمع دانشجویان در دانشگاه جلوگیری کند. مقاومت دانشجویان، نتیجه‌ای معکوس برای رژیم به بار آورد. دانشجویان نه‌تنها محیط دانشگاه را ترک نکردند، بلکه با اعلام اعتصاب عمومی این طرح رژیم را نیز با شکست روبه‌رو ساختند.

روز دوم مهرماه، دانشجویان دانشگاه تهران با شعار مرگ بر دیکتاتور، اعتراضات خود را تعرضی‌تر از قبل ادامه دادند. در تجمع روز دوم مهر، واحدهای ضد شورش رژیم به سرکوب شدیدتری متوسل شدند. با شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای و ضربات باطوم تعداد زیادی از دانشجویان را مصدوم و مجروح ساختند و تعداد دیگری از دانشجویان  بازداشت شدند. در همین روز دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه شیراز و برخی دانشگاه‌های دیگر موردحمله وحشیانه نیروهای سرکوب قرار گرفتند. اما این وحشی‌گری نیروهای سرکوب رژیم نتو‌انست مانع از تداوم مبارزات دانشجوئی گردد. برعکس، دانشجویان را در برپائی اعتصابات ادامه‌دار، مصمم‌تر ساخت.

روز ۴ مهرماه “فعالین صنفی دانشگاه تهران” با صدور بیانیه‌ای پرشور خطاب به‌تمامی دانشجویان ، اساتید و کارکنان آزادی‌خواه” فراخوان برپائی اعتصاب سراسری را صادر کردند و ازجمله نوشتند:

“امروز چگونه می‌توانیم در کلاس‌های دانشگاه شرکت کنیم؟ برای آموختن چه چیزی؟

امروز که «خیابان‌ها غرق خون» است. خواهرانمان، برادرانمان و هم‌کلاسی‌هایمان را ربوده‌اند و می‌ربایند، کشته‌اند و می‌کشند؛

امروز که سراسیمه و با واهمه از یکی شدن دانشگاه و خیابان، درهای دانشگاه را که رو به خیابان بود به روی ما بسته‌اند تا این بار عریان و بی‌پرده جولانگاه نیروی حراست و امنیتی شود؛

امروز که ردِ تاریخ بر خیابان است، تاریخِ مبارزه با ستم، شوریدن علیه تباهی، جنگ با «فقر و فساد و بیداد» برای «نان، کار، آزادی و پوشش اختیاری»

امروز که فریاد «نه روسری، نه توسری» از تاریخ سر برآورد و با آمیختن با فریاد اکنونیِ «آزادی و برابری»، راه آینده را نوید می‌دهد؛

امروز که خیابان، نماد مبارزه را، «ژینا» را، زن را، زندگی را، آزادی را، چشم‌ در ‌چشم تباهی حاکم فریاد می‌زند.

ما از خود، از شما می‌پرسیم؛ تاریخ از ما، از شما می‌پرسد: شرکت در کلاس دانشگاه چه معنایی دارد؟ تاریخ نظاره‌گر ماست؛ کدام سمت ایستاده‌ایم؟

ما به خواست سرکوب برای شرکت در کلاس‌های مجازی امنیتی، می‌گوییم «نه!»…

در میانه‌ی این شکوه مبارزه و همبستگی، ما جمعی از فعالین صنفی دانشگاه تهران، در کنار دیگر صنف‌ها به فراخوان اعتصاب سراسری پیوسته و از شرکت در کلاس‌های مجازی خودداری می‌کنیم.

همچنین از تمامی فعالین دانشجویی، شوراهای صنفی و دیگر نهادهای دانشجویی دعوت می‌کنیم که به این اعتصاب بپیوندند.

تاریخ مبارزه، به کودکان ما که بسیاری‌شان پیش از آمدن به دانشگاه، سینه بر خاک می‌سایند، آموخته که «نباید ترسید»؛ امروز به خیابان نگاه کنیم، بار دیگر این درس را مشق می‌کند: «راه که بیفتیم ترسمان می‌ریزد».«مبارزه، اتحاد، پیروزی»”

اعتصابات و اعتراضات دانشجویی در ۹ مهر به یک اعتصاب سراسری تبدیل شد. تعداد دانشگاه‌هایی که فراخوان اعتصاب داده بودند از ۱۱۰ دانشگاه نیز فراتر رفت.  جمهوری اسلامی نیز با گسیل گله‌های مزدور سرکوبگر و هجوم به محوطه دانشگاه و پرتاب گاز اشک‌آور در برخی از دانشگاه‌ها همچون تهران، اصفهان و تبریز تعدادی از دانشجویان را بازداشت کرد. “دانشجو، کارگر/ اتحاد، اعتصاب”، “مرگ بر ستمگر/ چه شاه باشه چه رهبر”، “از زاهدان تا تهران/ خونین تمام ایران”، و “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” ازجمله شعارهای دانشجویان در این روز بود.

یورش وحشیانه سگ‌های زنجیری رژیم دردهم مهرماه به دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف،  خشم و اعتراض گسترده‌ای را نه‌فقط در میان دانشجویان بلکه مردم مبارز در سراسر ایران برانگیخت. مردم تهران برای دفاع از دانشجویان تا نیمه‌های شب در اطراف دانشگاه تجمع کردند. تعدادی زیادی از دانشجویان طی یورش مزدوران سرکوبگر، مصدوم و دستگیر شدند. اقدام وحشیانه رژیم علیه دانشجویان صنعتی شریف درواقع مقدمه یک یورش گسترده به دانشگاه‌های دیگر بود که این نیز با شکست روبه‌رو شد. در پی این وحشی‌گری، دانشجویان دانشگاه‌های دیگر در همبستگی با دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف مبارزه را تشدید کردند و اعتراضات دانشجوئی در سراسر کشور گسترده‌تر شد.

هم‌زمان با اعتصاب سراسری،  دانشجویان دانشگاه‌هایی که در اعتصاب حضور یافتند، با صدور بیانیه‌هایی مطالبات خود را نیز مطرح کردند. جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در بیانیه خود نوشتند:

“«برای تمام آنان که صدایمان بودند»

… در زمانه‌ای که ظلم در جامه‌ی قانون روا داشته شده، مزدوران حامی قانون شده‌اند و شریف‌ترین‌ها و آزادی‌خواها نمان ربوده می‌شوند، زمانی که عدالت‌خواهی جرم می‌شود و سرکوب نام نظم می‌شود، در چنین شرایطی به‌راستی چگونه انتظار می‌رود که به کلاس‌ها برگردیم؟ چگونه می‌توانیم بر روی صندلی‌هایی بشینیم که دوستان‌مان، عزیزان‌مان، نیکان و پاکانمان آنجا نشسته بودند؟ چگونه می‌توانیم این خیانت را ببینیم و سکوت کنیم؟

…….مادامی‌که خواسته‌های تمامی دانشجویان پاسخ داده نشود تحریم و در دانشکده‌هایمان تحصن می‌کنیم و به تمام عوامل سرکوب اعلام می‌کنیم: «بترسید! بترسید! ما همه باهم هستیم!» از اساتید تمامی دانشگاه‌ها و بخصوص دانشگاه تهران درخواست می‌کنیم تا در برابر توهینی که به ساحت علم و دانشگاه وارد آمده، سکوت نکنند و با پیوستن به این مای بزرگ، ظلم کنونی را ریشه‌کن کنند.”

◾فهرست مطالبات دانشجویان دانشگاه تهران به شرح زیر اعلام شد:

۱- آزادی بی‌قیدوشرط دانشجویان بازداشتی و رفع اتهام‌های وارده، صدور منع قرار تعقیب برای دانشجویان آزادشده

۲- رفع تعلیق‌ها و محرومیت‌های اخیر تحصیلی و ممنوع‌الورودی‌ها

۳- خروج تمامی نیروهای امنیتی و لباس شخصی از دانشگاه‌ها

۴- تضمین آینده‌ی تحصیلی دانشجویان بازداشت‌شده و جلوگیری از دخالت نهادهای امنیتی در جهت ستاره‌دار کردن آن‌ها

۵- برکناری تمامی عواملی از دانشگاه و حراست که در حوادث اخیر نقش داشتند.

۶- عذرخواهی رسمی از تمامی دانشجویان بابت جریانات اخیر.

۷- پایان دادن به قوانین مرتجعانه‌ی حاکم بر دانشگاه مانند تفکیک جنسیتی در سلف غذاخوری و دخالت حراست در پوشش دانشجویان

مطالبات دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها نیز تقریباً در همین چهارچوب بود. اعتصابات ادامه یافت. در همین حال دانشجویان اقدامات عملی خود را علیه تفکیک جنسیتی در سالن‌های غذاخوری تشدید کردند.

در چهارم آبان که بزرگ‌ترین اعتراضات توده‌ای در سراسر ایران برپا گردید و صدها هزار تن از مردم در تظاهرات علیه رژیم ستمگر حاکم به خیابان‌ها آمدند، مهم‌ترین دانشگاه‌های کشور در این اعتراض بزرگ حضور داشتند و جنبش آن‌ها در جنبش سراسری توده‌ای علیه رژیم ادغام گردید.لااقل ۵۰ دانشگاه در این اعتراضات توده‌ای حضوری فعال داشتند. نشریه کار شماره ۹۴۴ در مورد مبارزات دانشجوئی در این روز نوشت:

“در این روز، در دانشگاه نجف‌آباد اصفهان، عکس خامنه‌ای لگدمال شد و تابلوی خمینی و خامنه‌ای – این دو نماد ارتجاع حاکم- توسط دانشجویان به زیر کشیده شد. در دانشگاه بلوچستان (زاهدان)، خروش همبستگی دانشجویان با مردم سرکوب‌شده بلوچ با شعار “ما همه ایرانیم، مثل بلوچستانیم” طنین‌افکن شد. در دانشگاه اصفهان، کیوسک حراست به تصرف دانشجویان درآمد. دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، با شعار “هیز تویی /هرزه تویی/ مفسد بی‌شرف تویی”، به اراجیف عناصر حکومتی که دانشجویان را به بی‌بندوباری متهم کرده‌اند، پاسخ دادند. در دانشگاه مشهد، بنرهای خمینی و خامنه‌ای به آتش کشیده شد. دانشجویان دانشگاه چمران اهواز، با شعار “زن، زندگی، آزادی” یاد مهسا را گرامی داشتند. در دانشگاه تبریز، دانشجویان با شعار “ننگ ما ننگ ما/ رهبر الدنگ ما” خشم خود را بر سر خامنه‌ای جلاد فروریختند. در دانشگاه دخترانه الزهرای تهران، دانشجویان با سردادن شعارهایی نظیر “نه روسری نه توسری/ آزادی و برابری” و “زن آزاده منم/ هرزه تویی، هیز تویی” روسری از سر برداشتند. در دانشگاه الزهرای مشهد نیز دانشجویان با شعار “آزادی، آزادی، آزادی”، روی سکو ایستادند و حجاب از سر برگرفتند. وسعت اعتراض در دانشکده زبان دانشگاه تهران، دانشگاه علوم و تحقیقات و دانشکده تربیت‌بدنی، آن‌چنان گسترده بود که نیروهای امنیتی با ورود به محیط دانشگاه به سمت دانشجویان، گلوله و گاز اشک‌آور شلیک کردند.”

مبارزات دانشجویان اما به اشکال مختلف در تمام روزهای آبان ماه ادامه یافت.

در پی لشکرکشی نظامی و سرکوب خونین مردم شهرهای کردستان توسط نیروهای مسلح رژیم، از اوایل آذر ماه، دانشجویان چندین دانشگاه با برپائی تجمعات و تظاهرات با مردم کردستان اعلام همبستگی و کشتار رژیم را محکوم کردند. روز پنجم آذرماه، دانشجویان  در ده‌ها دانشگاه کشور ازجمله دانشگاه‌‌های تهران، چمران اهواز، صنعتی اصفهان، علم و صنعت،‌ تربیت مدرس، علم و فرهنگ، خوارزمی شعبه کرج، دانشگاه ملی (بهشتی)، مدرسه عالی دختران (الزهرا)، امیرکبیر، خوارزمی و صنعتی خواجه‌نصیرالدین طوسی، اعتراضات گسترده‌ای برپا کردند. این اعتراضات در اشکال تحصن، تجمع و تظاهرات در محوطه دانشگاه‌ها برگزار شد. در دانشگاه کردستان بزرگ‌ترین تظاهرات برپا گردید. دانشجویان ضمن محکوم کردن اقدامات وحشیانه رژیم در کردستان، شعار “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” را سر دادند. دانشجویان  شعارنوشته‌هایی به همراه داشتند که ازجمله بر آن‌ها نوشته‌شده بود “بر صندلی‌های خون‌آلود نمی‌نشینیم”. رژیم ستمگر، وحشیانه دانشجویان را سرکوب کرد. استادان دانشگاه کردستان نیز با دانشجویان اعلام همبستگی کردند. آن‌ها در بیانیه‌ای حمله نیروهای سرکوب به این دانشگاه را محکوم کردند و خواهان برخورد با مسببان این فاجعه شدند. پیش از این در برخی از دانشگاه‌های کشور نیز استادان با دانشچویان اعلام همبستگی کرده بودند. در پی سرکوب دانشجویان توسط نیروهای مسلح رژیم و مصدوم و بازداشت ده‌ها دانشجو، دو تن از اساتید دانشگاه کردستان هم، بازداشت شدند. در دانشگاه آزاد سنندج نیز، دانشجویان با شعارهای مشابهی آزادی زندانیان سیاسی را خواستار شدند.

بر طبق آخرین گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، تعداد دانشجویان بازداشتی تاکنون به ۵۸۴ نفر رسیده است. ۱۴۳ دانشگاه به اعتراضات سراسری پیوسته‌اند. صدها دانشجو نیز تعلیق و تعداد بسیاری هم ممنوع‌الورود شده‌اند. این وظیفه‌ای بسیار مهم در برابر دانشجویان و عموم مردم ایران است که برای آزادی دانشجویان از زندان‌های رژیم ستمگر جمهوری اسلامی تلاش کنند.

با تمام وحشی‌گری رژیم ستمگر حاکم بر ایران، جنبش دانشجوئی اما همچنان استوار و قدرتمند ایستاده و به مبارزه خود ادامه می‌دهد. بی‌نتیجه ماندن شیوه‌های سرکوب مختلفی که جمهوری اسلامی برای مقابله با این جنبش در پیش گرفت، به‌وضوح نشان می‌دهد که رژیم قادر به مهار این جنبش نیست. گذشته از این‌که جنبش دانشجوئی ایران همواره یکی از جنبش‌های پیگیر در مبارزه علیه رژیم‌های دیکتاتوری حاکم بر ایران بوده و حتی کشتار و تعطیل دانشگاه‌ها در سال ۵۹ نیز نتوانست سنت مبارزاتی این جنبش را در هم شکند، این جنبش امروز در شرایطی در برابر رژیم قد علم کرده و محکم و استوار ایستاده است که جامعه ایران با یک بحران سیاسی عمیق و سراسری روبه‌روست که نفرت و انزجار همگانی از رژیم و اعتلای روزافزون مبارزات توده‌ای برای سرنگونی آن، یکی از ویژگی مهم این بحران سیاسی است. جنبش دانشجوئی در چنین شرایط سیاسی است که پیگیرانه به مبارزه ادامه داده است. ابتکار عمل دانشجویان رادیکال و چپ در مرحله کنونی جنبش، یک عامل مهم در تقویت جنبش دانشجویی بوده است. چراکه پیروزی جنبش دانشجوئی را درگرو همبستگی و اتحاد آن با توده‌های میلیونی کارگر و زحمتکش سراسر ایران اعلام کرده است. از همین رو در تمام بیانیه‌ها و شعارهای این جنبش، نه‌فقط از مطالبات دانشجوئی، بلکه از مطالبات توده‌های کارگر و زحمتکش نیز دفاع شده است. شعار‌های “دانشجو، کارگر/ اتحاد، اعتصاب” ، “کار، نان و آزادی” ” آزادی و برابری” “فقر و فساد و بیداد/ مرگ براین استبداد”  “برای نان، کار، آزادی و پوشش اختیاری” از این نمونه‌اند.  این جنبش  به‌رغم تمام تلاش‌های سرکوبگرانه و ارتجاعی رژیم،  مهار شدنی نیست و نقش مهمی در سرنگونی رژیم ارتجاعی و ستمگر حاکم بر ایران بر عهده خواهد داشت. بی‌تردید با نزدیک شدن ۱۶ آذر که نماد ایستادگی ، مقاومت و مبارزه جنبش دانشجوئی است ، باید در انتظار حماسه‌آفرینی دیگری از این جنبش و مبارزات آن باشیم.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۹۹  در فرمت پی دی اف:

 

POST A COMMENT.